بررسی رفتار مصرف کننده در هر صنعتی ، فرآیندی پیچیده و پویاست و این پیچیدگی در صنعت گردشگری بسیار بیشتر از صنایع دیگر بوده چرا که محصولات در صنعت گردشگری ناملموس ، ناتوان ازارزیابی قبلی و غیر قابل انبار می باشند. گردشگر در فرآیند تصمیم گیری و انتخاب مقصد سفر خصوصا هنگامی که با چند گزینه سرو کار دارد رفتارهای متفاوتی انجام می دهد. از سوی دیگر زنجیره ارزش در صنعت گردشگری بر پایه " مزیت " استوار بوده لذا در این زنجیره ارزش ،کسب رضایت گردشگر به عنوان ارزش قلمداد گردیده و فعالان صنعت گردشگری بعنوان بخشی دیگر از این زنجیره به دنبال انتقال بهترین ارزش به گردشگران و کسب سهم بیشتری از بازار و در نهایت سودآوری بیشتر می باشند.
گردشگری ظرفیت های عظیمی برای اشتغال زائی ، درآمد زائی و تبادل ارزهای خارجی داشته به نحوی که کارشناسان میزان اثر گذاری مخارج گردشگران را تابعی از تعداد بازدید کنندگان داخلی و بین المللی قلمداد می نمایند. تراز تجاری در اقتصاد را از تفاوت میزان صادرات و واردات به هرکشور اندازه گیری می نمایند که این تراز در صنعت گردشگری بر پایه میزان ورود و خروج گردشگران بین المللی محاسبه گردیده به صورتی که در تحلیل شاخص های اقتصادی چنانچه میزان گردشگران ورودی از گردشگران خروجی بیشتر باشد شاهد تراز مثبت در گردشگری خواهیم بود.
گزارش اخیر مدیر کل دفتر برنامه ریزی و حمایت از توسعه گردشگری سازمان میراث فرهنگی کشور بیانگر خروج افزون بر 9 میلیون و یکصد ایرانی در سال 95 به کشورهای مختلف بوده که این تعداد در مقایسه با سال قبل از آن 21 درصد رشد داشته است . نکته حائز اهمیت در سال مورد اشاره عدم امکان سفر ایرانی ها به کشور عربستان سعودی و ادای فریضه حج تمتع و عمره است که در صورت تحقق آن قطعا این میزان خروجی گردشگر برای اولین بار طی سال های پس از پیروزی انقلاب از مرز 10 میلیون عبور می کرد. این در حالی است که میزان گردشگر ورودی به کشور ما از سال 94 به بعد روندکاهشی پیدا کرده است به شکلی که در پنج ماه اول امسال در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته ، تعداد ورودی گردشگران خارجی به کشور کاهش 1.1 درصدی را تجربه کرده است که این موضوع باعث ایجاد تراز منفی در گردشگری کشور و به تبع آن اثرات منفی در اقتصاد می گردد .
در بررسی مقاصد مورد علاقه ایرانیان برای سفر به ترتیب کشورهای ترکیه ، عراق ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان در صدر قرار داشته که در تحلیل چرایی اشتیاق برای سفر به این مقاصد به عواملی چون ارزان و مناسب تربودن قیمت تورهای مسافرتی آنها در قیاس با مقاصد داخلی ، ارائه خدمات متنوع و جذاب در کنار تسهیلات روادید ورودی به آن کشورها اشاره شده است . شواهد گذشته نشان دهنده این موضوع است که با وجود افزایش نوسانات نرخ ارز در سال 92 ، ایرانیان نه تنها از مسافرت به خارج از کشور منصرف نشده اند بلکه این روند طی سالهای بعد شتابی رو به رشد داشته است که این نتایج نشان می دهد علاوه بر عوامل اشاره شده فوق به نظر می رسد عوامل غیر اقتصادی دیگری همچون عوامل فرهنگی و اجتماعی در تحقق این مسئله دخیل می باشد چرا که حتی با وجود تهدیدات توریستی و افزایش چند برابری نرخ ارز شاهد افزایش اشتیاق سفر به ترکیه بعنوان اولین مقصد سنتی مورد علاقه برای ایرانیان هستیم.
اگرچه شاید بتوان شباهت های فرهنگی وتاریخی ایرانیان با ترک ها ، تغییر ترکیب جمعیتی کشور ، افزایش سطح تحصیلات و افزایش آگاهی و شعور اجتماعی ایرانیان را از عوامل دیگر جذاب بودن سفر به ترکیه قلمداد نمود ولیکن نباید از برنامه ریزی ها و اقدامات دولت ترکیه و ساختار قدرتمند بخش خصوصی آن غفلت کرد. این کشور از سال 1984 تا 2013 با طراحی برنامه راهبردی توسعه گردشگری ضمن دعوت از سرمایه گذاران فعال در حوزه گردشگری با اعطاء تسهیلات بانکی ، یارانه های هدفمند و حتی زمین ، شرایط را برای سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی در این بخش فراهم نموده و توانسته است در جهت هماهنگی عرضه و تقاضا حرکت نماید.
انجمن سرمایه گذاران و هتلداران ترکیه (TUROB ) نیز با هدف قرار دادن ایران و روسیه بعنوان مهمترین جوامع هدف گردشگری و شناخت دقیق نیازها با دعوت های مکرر از دفاتر خدمات مسافرتی و تور گردان های شهرهای بزرگ ایران همچون تهران ، تبریز ، اصفهان ومشهد ومعرفی جاذبه ها ، امکانات و خدمات خاص و متنوع به آنها و همچنین شرکت در نمایشگاههای مختلف منطقه ای ، روند رو به رشد گردشگر ورودی خود را حفظ و تقویت نماید. دولت ترکیه با ساختار سازی مناسب و حمایت کامل از فعالان حوزه گردشگری حتی در بحران هایی چون افزایش قیمت سوخت هواپیما در سال 2011 و افزایش چند برابری نرخ ارز در ایران و یا کاهش ارزش پول ملی کشور روسیه با اختصاص یارانه های مختلف از جمله یارانه سوخت 6000 دلاری به هواپیماهای حامل گردشگران از این دو کشور توانسته است تفاوت هزینه ها را جبران نماید.
در این سو در کشور ایران با همه ظرفیت های فرهنگی ،تاریخی و طبیعی موجود به علت نداشتن طرح جامع گردشگری ، تغییرات پی در پی مدیران در حوزه مدیریت گردشگری و همچنین فقدان تشکل قدرتمند و منسجم خصوصی و فضای رقابتی ناعادلانه موجود بین سرمایه گذاران بخش خصوصی با زائرسراها و مهمانسراهای دولتی ، در حقیقت سرمایه گذاری در این بخش را غیر قابل توجیه نموده و ضمن گران شدن نرخ خدمات ، فرصت سرمایه گذاری ،درآمد زائی و اشتغال پایدار را از بین برده است. پر واضح است که مثبت شدن تراز گردشگری کشور و توسعه گردشگری داخلی قطعا با ثبات مدیریت ، استفاده از توان کارشناسان متخصص در کنار تهیه و اجرای طرح جامع گردشگری و تقویت و حمایت دولتی از سرمایه گذاران بخش خصوصی فعال در این حوزه ، ارائه تسهیلات و یارانه های مناسب برای سفر و ایجاد تشکل های گردشگری قدرتمند محقق خواهد شد.
امیرکلالی؛ کارشناس گردشگری و تجارت الکترونیک