بدون شک آنانی که دل در گرو این سرزمین غرورانگیز و پاک نهاد دارند و همواره ایجاد اشتغال برای میلیون ها جوان بیکار و صد البته تحصیل کرده و امیدوار، دغدغه همیشگی آنان است، نیک می دانند که ظرفیت ها و قابلیت های گردشگری ایران عزیز این توانمندی را دارد که با رونق و توسعه آن بتوان میراث فرهنگی کشور را تعالی بخشید و صنایع دستی و هنرهای ملی آن را به شکوفایی رساند.
صرف نظر از موقعیت فعلی که در دولت یازدهم برای توسعه صنعت گردشگری کشور ایجاد شده است، بایستی بدانیم که هرآنچه در حوزه امکانات، تسهیلات و زیرساخت های گردشگری داریم نه تنها برای تحقق تکالیف تعیین شده در سند چشم انداز 1404 کشورکافی نیست بلکه نمی تواند پاسخگوی فعلی تقاضای ایجاد شده در مقاصد گردشگری کشور بویژه در بخش اقامتی و پذیرایی باشد.
قطعا شروع حرکتی پرشتاب و جهشی مناسب برای میزبانی از گردشگران بین المللی و رسیدن به عدد و رقم 20 میلیون نفر گردشگر در سال بلکه تحقق نیمی از آن، نیازمند داشتن بناها و تاسیسات اقامتی و پذیرایی مناسب و استانداردشده هتلی است که خوشبختانه متصدیان امور در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دوره های مختلف و به راستی به نقش و اهمیت آن در زمان تصدی خود پی برده و به کررات از آن سخن گفته اند و رفته اند!؟
اما در پازل توسعه گردشگری کشور آنچه که تاکنون مغفول مانده و توجه کافی و وافی به آن نشده، شان و منزلت و جایگاه سرمایه گذاران و هتل سازان این کهن مرز و بوم است که متاسفانه در گرفتاریهای کارتابلی مسئولان گردشگری به فراموشی سپرده شده است.
واقعا چه کسی می تواند ارزش کار یکی از معاونین و روسای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را با ارزش و اهمیت کار مالک و سازنده هتلی در کشور از جناب مشایی که قرار بود آنقدر هتل 5 ستاره بسازد که نتوانیم بشماریم تا جناب سلطانی فر و سایر دوستان که قرار بود نهضت هتل سازی در این دیار راه اندازی کنند، مقایسه کند؟ براستی ارزش کدامین بیشتر است.
دوصد گفته را نیم کردار نیست...
البته که قرار نیست روسای سازمان بیایند هتل بسازند. ما هم چنین انتظاری از آنان نداریم. هرکس بکار خویش...
بنده معتقدم کاری که تک تک سرمایه گذاران بخش خصوصی در صنعت هتلداری کشور انجام داده و می دهند و برای این «امپراتوری فراموش شده» ارزش، غرور و عظمت و برای شهر خود اعتبار می آفرینند و بی ادعا کار آفرینند به مراتب ارزشمندتر، مهمتر و ماندگارتر از هر تصدی پست و سمت اجرایی در دولت است.
شکی نیست دوستان گرامی ای که در هیات مدیره هلدینگ گردشگری سازمان تامین اجتماعی در یازده ماه اخیر، ستاد و دبیرخانه «صد هتل صد بیزینس» راه اندازی کردند و سرمایه ها و منابع مالی و انسانی متعددی را بکار بستند تا انشاا .. نهضت هتل سازی را راه اندازی کنند، در تحقق این مطالبه ایجاد کرده در سطوح بین المللی، ملی و استانی بیش از پیش بکوشند.
بدیهی است که در چند ماه باقیمانده از عمر دولت دکتر روحانی نتوان کار ویژه ای در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشکری انجام داد. اما به نظر می رسد در هلدینک گردشگری تامین اجتماعی این فرصت همچنان فراهم است تا در ادامه کار، عملیات اجرایی حداقل چند هتل بزرگ را در شهر تهران و سایر شهرهای موردنظر آغاز کنند. لذا از این بابت خرسندیم که دوستان فرهیخته ما به جمع یاران دولت تدبیر و امید نپیوستند و با ایثارگری تمام در تشکیلات خود باقیماندند تا برای احداث هتل های پیش گفته اقدام کنند. وگرنه این کسب و کار بسیار مهم ملی و بین المللی به زمین می ماند.
هم اینک بسیاری از مسئولان کشور اعم از رییس جمهور محترم و معاون اول ایشان، استانداران، شهرداران، بخشداران و دهیاران منتظرند تا کلنگ فرصتهای سرمایه گذاری هتلی اعلام کرده به هلدینگ گردشگری سازمان تامین اجتماعی با مشارکت سرمایه گذاران داخلی و خارجی به زمین بخورد و شعارهای این نهضت هر چه زودتر جنبه عملیاتی به خود بگیرد.
ما بسیار امیدواریم!
به نظر می رسد با تجربه و تخصصی که دوستان گرانقدر ما در همایش صدهتل صدکسب و کار بدست آورده اند، ضروریست تا در اولین فرصت زمینه اجرایی و احداث هتل های مورد نظر را با گروه برندهای هتلی بین المللی فراهم کرده و انشاا.. در راستای تحقق شعار نهضت هتل سازی صد هتل صد کسب و کار، اولین عملیات اجرایی یکی از یکصد هتل مورد نظر را آغاز نمایند.
براستی تصدی معاونت رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مهمتر است یا احداث یک هتل از یکصد هتل؟!؟