او رکورددار سفر به غار «پرآو» و بیشتر غارها در ایران است که پای کمتر کسی به آنها رسیده است. او مسئول بخش غارنوردی در هیئت کوهنوردی تهران است و شمار سفرهایش به برخی غارهای ایران سه رقمی شده است. او در گفتگو با ما از جزییات علاقه اش به غارنوردی و سفرهایش گفته است.
یوسف سورنی نیا در کرمانشاه به دنیا آمده است. در شهر عمیق ترین و مخوف ترین غارهای ایران. او رکورددار سفر به غار «پرآو» و بیشتر غارها در ایران است که پای کمتر کسی به آنها رسیده است.

از اول داستان شروع کنیم؛ چرا غارنوردی؟

- من از بچگی که کارتون های «ژول ورن» را می دیدم، بسیار لذت می بردم. علاقه ام این بود که چکمه بپوشم و بروم توی آب ببینم چقدر عمق دارد. این حس ماجراجویی از بچگی در وجود من بود. چکمه می پوشیدم و توی گودال هایی که موقع بارندگی ایجاد می شد، می رفتم و البته آب هم وارد چکمه ام می شد. بعدها که بزرگ تر شدم، این حس ماجراجویی در من بیشتر شد.
زمانی که در روستا به دیدار پدربزرگم می رفتم، دوست داشتم بروم در بیشه ها و جاهایی که کسی نیست و تنهایی ماجراجویی کنم. در دوازده سالگی به پیشنهاد برادرم رفتم باشگاه جودو و سال ها بعد عضو تیم ملی هم شدم ولی روحیه ام با جودو جور در نمی آمد با این که در این رشته موفق بودم. به خاطر همین رفتم سراغ علاقه ام؛ کوهنوردی و غارنوردی.

غارنوردی و کوهنوردی چه نسبتی با هم دارند؟

- با دایی هایم به کوه رفته بودم و یک غار هم پیدا کرده بودیم که روی دهنه اش را برف گرفته بود و یک غار چاهی بود. رفتیم پایین و به چاه اول و پس از آن به چاه بعدی رسیدیم. این باعث شد من بگویم هر طوری شده باید بروم در چاه بعدی و ببینم چه می شود. به خاطر همین عضو گروه های کوهنوردی شدم و بعد از گذراندن دوره های آموزشی به همراه چند کوهنورد دیگر به داخل چاه رفتیم و البته دیدیم خیلی هم عمیق نبوده است.

چطوری غارنورد حرفه ای شدید؟

- سال 79 با تیمی از غارنوردهای تهرانی آشنا شدم که از باشگاه «دماوند» تهران آمده بودند. یکی از اعضای همین باشگاه، آقای «کاظم فریدیان» بود که بعدها به قله «کی دو» (K2)، سخت ترین قله دنیا صعود کرد. با ایشان رفتیم به غار پرآو و آشنایی من با این غار پر آوازه از اینجا شروع شد.

حرفه شما خطرات عجیب و غریبی دارد. مثلا در همین غار پرآو تاکنون پنج نفر کشته شده اند. نمی ترسید؟ چرا آنها دچار حادثه شدند؟ به خاطر بی احتیاطی؟

- بگذارید یک مثال بزنم؛ در سیستم حمل و نقل جاده ای اتفاقات زیادی رخ می دهد. تا زمانی که امکانات و نکات ایمنی به حد استاندارد برسد، از این قبیل اتفاق ها رخ می دهد یا ماشین ایراد دارد یا خود راننده یا جاده. در غار هم همین طور است. قدیم ابزارهای خیلی خوبی نداشتیم، لباس مناسب و دانش کافی نداشتیم و محیط و کارگاه های فنی هم ایجاد نکرده بودیم.
 
محلی که می رفتیم، ایمن نبود. مثلا ریزش آب روی سر افراد باعث سرمازدگی و به مرور باعث حادثه می شد. بیشتر مرگ و میرهایی که در غار اتفاق افتاد، به دلیل نداشتن اطلاعات و دانش غارنوردی و نداشتن ابزار مناسب بود. در غار «پروا» هم یکسری اتفاق افتاد که باعث مرگ پنج نفر شد.

در سال 65 یک غارنورد مشهدی در چاه های اولیه صدمه دید که با کمک همراهانش از غار بیرون آورده شد اما در حین انتقال فوت کرد. حادثه دوم و سوم سال 89 بود، از بچه های باشگاه دماوند بودند. من هم در این برنامه بودم ولی در یک تیم جداگانه. هر دوی آنها در عمق چهارصد متری دچار حادثه شدند. آقای «امیر احمدی» سرمازده شد و خانم ویکتوریا کیانی راد» در اثر سقوط از ارتفاع حدود ده متری جان سپرد. پیکرهایشان هم همان جا ماند و بعد از چند سال، من و یکی از دیگر دوستان کرمانشاهی (فرزاد باقری) آنها را برای همیشه در همانجا دفن کردیم.
 
پس اصلا توصیه نمی کنید که اگر کسی برای سفر به کرمانشاه آمد، چون اسم این غارها را هم شنیده است، تصمیم به غارنوردی بگیرد؟

- کسی که می خواهد داخل این غارها برود، باید امکانات و اطلاعات لازم را داشته باشد. در مورد این که چطور گم نشود، درباره نور و موجودات زنده که به آنها آسیب می رساند. چون ما داریم وارد محیط زندگی و خانه این موجودات می شویم. مثلا خفاش های داخل غارها.
 
این حیوانات بی آزار در فصل زمستان به خواب فرو می روند و برای این که این دوران را پشت سر بگذارند و به فصل گرم سال برسند، مقدار ناچیزی چربی در خود ذخیره می کنند که در مدت زمان خواب زمستانی به مصرف می رسانند، اگر ما باعث بیدار شدن آنها شویم، این ذخیره غذا به مصرف پرواز می رسد و این احتمال وجود دارد که دوام رسیدن به فصل گرم را نداشته باشند. برای غارنوردی باید اطلاعات کسب کنیم؛ اطلاعات درست و علمی.

الان تورهای غارنوردی خیلی زیاد شده است؛ با این نوع طبیعت گردی موافقید؟

- نمی توان در مقابل علاقه و کنجکاوی مردم مقاومت کرد و مانع از ورود آنها به غارها شد. به عقیده من آنها هم حق دارند که محیط های رازآلود و هیجان انگیز غارها را ببینند اما باید مدیریت شود و این بازدیدها با نظارت کارشناسان امر انجام شود تا آسیب کمتری به غارها وارد شود.

غارها از این نظر به چند دسته تقسیم می شوند و در برخی از آنها ورود غارنوردان و حتی کارشناسان غار هم ممنوع است و این به خاطر حساسیت غار و آسیب بسیار زیادی است که برخی بازدیدکنندگان به غارها ٕ%DR%8S زنц��. �I7�!B2 نՅ�'88نه 5D8�ین �%B�!A7ٱهD8� �%(75D9� م��لوعه �%E%Dx�ص'D9�ای «لاسکو» در جنوب فرانسه، یا «التامیرا» (Altamira) در اسپانیا را می توان نام برد که در آنها تصاویر نقاشی بی نظیری از انسان های ع�%5ر ح�%ASر l