برگزاری همایش سرمایه گذاری در صنعت گردشگری در روزهای آتی که توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و هلدینگ گردشگری سازمان تامین اجتماعی و سایر دست اندرکاران مرتبط برگزار می شود، می تواند گامی بسیار مهم در جهت معرفی فرصت های سرمایه گذاری در صنعت گردشگری کشور محسوب شود. سالهاست که متولیان این صنعت از این بخش یا غافل بوده اند و یا به دلیل عدم توجه به سازوکار دیپلماسی گردشگری و بکارگیری ادبیات تهاجمی در گفتگو با دنیا که ناشی از عدم تعامل سازنده با جهان بود، نتوانسته اند در عرصه جذب سرمایه های خارجی اقدام موثری انجام دهند.

 شکی نیست که امروزه صنعت گردشگری «مرز» نمی شناسد و احداث بناه ها و تاسیسات گردشگری برای توسعه فعالیتهای مرتبط، بویژه امکانات اقامتی و حمل و نقل در این بخش بسیار «سرمایه بر» بوده و این سرمایه ها عمدتا در اختیار گروه های بزرگ سرمایه گذاری چند ملیتی است که نه برای سرمایه گذاری در ایران توصیه می پذیرند، نه به خواهش و التماس ما توجه دارند و نه به دستور دیگری حاضر می شوند در جغرافیای سیاسی ما سرمایه گذاری کنند.

در قرن حاضر عمده مقاصد گردشگری  رو به رشد و نوظهور در کشورهای در حال توسعه تعریف می شوند. متاسفانه این کشورها علاوه بر اینکه فاقد زیرساخت های لازم برای توسعه گردشگری هستند، بشدت درگیر فعالیتهای کشاورزی وصنایع ناپایدار سنتی تخریب کننده منابع گردشگری طبیعی می باشند که به دلیل ترس از بروز بحرانهای اجتماعی از جمله بیکاری و توهم تولید ملی هزینه بر و ناکارآمد، جسارت خروج از آن را نداشته و از سویی سرمایه و فناوری لازم برای ایجاد زیرساخت های گردشگری را ندارند. این موارد تا حدود زیادی بر بخش گردشگری ایران مصداق پیدا می کند.

گردشگری صنعتی ظریف، پیچیده، حساس و کاملا وابسته به ثبات و امنیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و از همه مهمتر نیازمند سخنگوی واحد ملی در عرصه بین المللی است که در هر جمله و کلام خود ملاحظات و منافع بخش خصوصی و سرمایه گذاران این حوزه را رعایت کند. بدیهی است که این صنعت با ورود خود به مناطق دارای جاذبه های گردشگری فرهنگی، طبیعی و انسانساخت، امنیت و ثبات تضمین شده را به دنبال خواهد داشت.

پر واضح است که توسعه گردشگری نیازمند سرمایه بین المللی است و ورود سرمایه خارجی امنیت آن مقصد را تضمین می کند. آیا امروزه کشوری می تواند مقاصد گردشگری دنیا را به عنوان نمونه شیخ نشین دوبی را به حمله نظامی تهدید کند؟ قطعا خیر. چون دوبی یک مقصد گردشگری بین المللی است و سرمایه سرمایه گذاران بیش از 113 کشور جهان بویژه سرمایه کشورهای قدرتمند دنیا در آنجا سرمایه گذاری شده است. تهدید این مقصد گردشگری در حقیقت اعلام جنگ به دنیاست.

اینجاست که اگر قرار است همایش، نشست و یا نمایشگاهی برای معرفی فرصتهای سرمایه گذاری گردشگری در ج. ا. ایران به منظور جذب سرمایه گذاران داخلی و یا جلب و مشارکت سرمایه گذاران خارجی برگزار شود، بایستی همه مسئولان و برنامه ریزان کشور بدانند که توسعه گردشگری یعنی ایجاد ثبات و امنیت پایدار، یعنی حفظ  و حراست از محیط زیست و منابع گردشگری، یعنی مبارزه با مفاسد اجتماعی ناشی از بیکاری جوانان، یعنی معرفی دستاوردهای ملی و اسلامی و یعنی کسب درآمد از اقتصاد فرهنگ غنی ایران زمین.

لذا ضرورتا و در ابتدا سازمان متولی بایستی اقدام به تدوین، تصویب و ابلاغ برنامه توسعه و مدیریت گردشگری کشور نماید که در آن برنامه، توسعه گردشگری جزء حداقل پنج اولویت اصلی استراتژیک توسعه کشور قلمداد شده و به تایید و ابلاغ حاکمیت(حکومت و دولت) رسانیده شود.
سرمایه گذاری گردشگری بویژه در بخش هتلی ایران دارای الزامات و ضروریات و موانع و محدودیت خاصی است که تا به آنها پرداخته نشود نمی توان انتظار ورود برند های مطرح هتلی و یا سرمایه گذاری کلانی را در این بخش داشت. عمده این موارد براساس تجربه بیش از 20 سال کار مدیریتی اینجانب در سازمان گردشگری عبارتند از:
1- عدم اختصاص زمین به صورت رایگان و یا با نازل ترین قیمت با کاربری گردشگری و معاف از هرگونه عوارض ساخت و ساز از سوی شهرداری ها در مناطق و مراکز شهری کشور – هتلداری در تمام دنیا جزء خدمات شهری محسوب می شود.
2- نامشخص بودن مالکیت زمین بویژه در سازمانها و شرکت های دولتی و عمومی برای سرمایه گذاران داخلی و خارجى.
3- گران بودن غیر متعارف زمین برای احداث هتل بویژه در شهرهای بزرگ که در مواردی بیش از نیمی از سرمایه سرمایه گذار را به خود اختصاص می دهد.
4- گرانی غیرمتعارف پول در ایران. سود غیر قابل تصور تسهیلات بانکی برای احداث تاسیسات گردشگری عملا هر طرح و پروژه گردشگری را ناکارآمد و غیراقتصادی می نماید.
5- زمین محل پروژه برای اخذ تسهیلات بانکی جزء آورده سرمایه گذار محسوب نمی شود.
6- نظام نرخ گذاری خدمات هتلی برای سرمایه گذار داخلی و خارجی در کشور تنبیهی است تا تشویقی.
7- عدم توجیه فنی و اقتصادی پروژهای معرفی شده به سرمایه گذاران بویژه سرمایه گذاران خارجی
8- نقص اطلاعات و ارایه داده های آماری غیر واقعی و بزرگ نمایی تعداد سفرهای داخلی(بیابان خواب و خیابان خواب) که تقاضای کاذبی را ایجاد کرده است.
9- فصلی و توزیع نامناسب سفرها که بیش از نیمی از سال هتلها با ضریب اشغال کمتر از 30 درصد فعالیت کرده که هزینه تربیت، آموزش و نگهداری نیروی متخصص را چند برابر می کند.
10- عدم سیاست های تشویقی برای سفر کارکنان دولت جهت سفر در زمان خلوتی
11- دو تقویمی و نابسامانی تعطیلات رسمی کشور(مناسبتی، تعطیلات آخر هفته، ایام نوروز و تعطیلات تابستانی)
12- عدم خلاقیت وتنوع در تولید برنامه های سفر توسط تورگردانان داخلی وتوجه بیش از حد به مسیرهای سفر سنتی کشور
13- و بلاخره دخالت غیرحرفه ای دست اندرکاران و مسئولان دولتی صنعت گردشگری کشور و  ارگانها و دستگاههای مختلف و متعدد در کسب و کار هتلداران که به نوعی این نظر را اشاعه می دهد که  صاحبان این کسب و کارها نیاز به قیم و ولی و سرپرست برای حفظ جان و مال خود دارند.

علی رحیم پور / مدیرعامل سابق گروه هتل های هما